طوفان سرخ
مهدی مهدوی کیا دلگیر است و پس از پیوستن به داماش در گفتوگویی حرفهایی میزند که تا به حال نزده؛ او هیچ وقت مصاحبهای به این تندی انجام نداده است. درست در زمانی که مهدویکیا در کنفرانس داماش حضور داشت و روبروی خبرنگاران نشسته بود، مصاحبهای از استیلی منتشر شد که گفته بود من مهدویکیا را میخواستم و از طریق خوردبین به او گفته بودیم چند روز تحمل کند. خوردبین هم مصاحبهای کرد و گفت دو روز قبل به مهدویکیا گفته بودم صبر کند. مهدویکیا وقتی این حرفها را شنید به شدت عصبانی شد و گفت: «من هفته قبل مصاحبه کردم و جز جملات محترمانه، چیزی در مورد پرسپولیس و مسئولان فعلی آن نگفتم. دیشب هم هیچ چیزی به شما نگفتم. تنها انتقادم این بود که گفتم رفتاری که با دایی و عابدزاده و کریم باقری و در مقطعی با علی کریمی شده در شان پرسپولیس و این بزرگان نیست. اما اینها این حرف ها را میزنند و میخواهند من را مقابل هواداران پرسپولیس قرار بدهند. حالا دیگر کوتاه نمیآیم و جوابشان را میدهم.» *حالا آقای خوردبین با شما تماس گرفته یا نه؟بسیاری از خبرنگاران ایرانی و خیلی از بازیکنان فوتبال کشور شماره موبایل من را دارند. ولی خوردبین دو روز قبل با من تماس نگرفت. دوشنبه یا سه شنبه هفته قبل با من تماس گرفت. حتی شماره جدید من را نداشت. زنگ زده بود به شماره 7 سال قبل من که دست مادرم است. به مادرم گفته بود با من تماس بگیرد و بگوید خوردبین کارش دارد. مادرم با من تماس گرفت و گفت یکی به اسم خوردبین زنگ زده و با تو کار داشته. من مطمئن نبودم که محمودخان باشد. با یکی از دوستانم که سردبیر روزنامه پیروزی است تماس گرفتم و گفتم پیگیری کند که آیا محمودخان با من کار دارد یا نه؟ این دوستم به خوردبین زنگ زد و من متوجه شدم واقعا خود محمود خوردبین بوده. پرینت موبایل من و مادرم را میتوانیم بگیریم و ببینیم که این اتفاق دوشنبه یا سهشنبه گذشته بوده یا دو روز قبل.خلاصه اینکه من تماس گرفتم با خوردبین و با او صحبت کردم و عین جملهای که به من گفت این بود که ما داریم با بازیکنان مذاکره میکنیم و اجازه بده ببینیم مذاکره با آنها چه میشود. محمودخان حتی گفت خیلی دوست دارم تو را بگیریم. گفتم این حرف شما خیلی ناراحت کننده است اما تا آخر هفته صبر میکنم. تا آخر هفته که هیچ، تا یکشنبه شب هم صبر کردم ولی خبری از پرسپولیسیها نشد. آقایان به خوردبین میگویند زنگ بزند. چرا خوردبین؟ چون میدانند من با خوردبین رودربایستی دارم. هر کس دیگری این حرف را به من میزد جوابش را میدادم ولی به خوردبین چیزی نگفتم و فقط دلخوریام را گفتم که چرا این حرف را میزند و البته گفتم صبر میکنم. *چرا همان موقع این موضوع را رسانهای نکردی؟من به احترام آقای خوردبین و علیرغم این حرفی که به من زده شد که صبر کن ببینیم چه میشود، این موضوع را به هیچ کسی نگفتم. توی دل خودم ریختم و نگه داشتم و نگذاشتم کسی بفهمد. هر کسی جای من بود بدترین مصاحبهها را میکرد. مگر من بازیکن دوزاری هستم؟ آقای استیلی شما مصاحبههایی کردی که توی خبرگزاریها هست. الان چه داری میگویی؟ میخواهی من را جلوی مردم قرار دهی؟ من که دم نزدم. من که حرفی نزدم. چرا این قدر دروغ میگویید؟ من این توهینهای عملی شما را شنیدم ولی حرف نزدم. شما با عالم و آدم مذاکره میکنید اما تنها تماسی که با من گرفتید از طریق آقای خوردبین بوده که زنگ بزند و بگوید صبر کن ببینیم وضعیت مذاکره با سایر بازیکنان چه میشود. من اگر در جواب این حرفها چیزی نگفتم به خاطر این بود که دغدغهای برای باشگاه پرسپولیس درست نکنم و حرفی نزنم که هواداران پرسپولیس ناراحت شوند. بعد شما میآیید جوسازی میکنید؟ یعنی شما به مهدویکیا گفتید بیا پرسپولیس و او نیامد؟ من یک ماه و نیم است دارم میگویم میخواهم بیایم پرسپولیس. عشق و اشتیاق من برای بازگشت به پرسپولیس صد برابر شده بود. خواستم برگردم ولی شما نخواستید. دنبال چی هستید از اینکه میگویید او خودش نخواست به پرسپولیس بیاید؟ فکر میکنید مردم نمیبینند، نمیفهمند؟ شعور ندارند؟ مصاحبههای شما یادشان رفته؟ *پس چرا خوردبین در مصاحبهاش گفته دو روز قبل با شما تماس گرفته؟همانطور که گفتم میتوانیم پرینت موبایل من و مادرم را بگیریم. من اتفاقا گلایهام از خوردبین این است که چرا گفته دو روز قبل؟ شاهد من خبرنگاری است که به او گفتم با خوردبین تماس بگیرد و بپرسد آیا خود او با من کار داشته یا کسی دیگر بوده. حالا درست در لحظهای که من در کنفرانس باشگاه داماش هستم میآیند مصاحبه میکنند و این حرفها را میزنند. من میدانستم دنبال این کارها هستید. یکی از دوستانم میگفت تا روز آخر نقل و انتقالات صبر کن که اگر این کار را نکنی، میگویند ما او را میخواستیم اما خودش نیامد. آقای خوردبین میگوید صبر کن ببینیم با بازیکنان مورد نظر به توافق میرسیم یا نه. مگر بازیکن من دوزاری هستم؟ *ولی یکی از سایتهای خبری هم نوشته که شما 15 روز قبل با داماش قرارداد بستی؟من با دختر و همسرم رفته بودم ماسوله. حتی خبرنگاری هم به من زنگ زد و گفت کجایی؟ گفتم آمدهام ماسوله برای تفریح. خجالت بکشید. من که کاری با شما ندارم. من امروز در کنفرانس خبری باشگاه داماش بودم. در مورد پرسپولیس چه حرفی زدم؟ چه انتقادی کردم؟ چرا یک کاری میکنید که من حرف بزنم؟ با دایی و عابدزاده و کریم باقری چه کار کردید؟ با من هم میخواهید همین کار را بکنید؟ این همه حرف توهینآمیز میزنید، من آنها را پنهان میکنم که مشکلی برای پرسپولیس پیش نیاید.شما تا کی میخواهید این کارها را بکنید؟ این بزرگترین توهینی بود که در تمام عمرم به من شده بود. به من میگویید صبر کن ببینیم اگر با بازیکنان مورد نظرمان به توافق نرسیدیم تو را جذب میکنیم؟ این قدر دروغ نگویید. آقای استیلی مصاحبه کرده و گفته در پست مهدویکیا دو سه بازیکن داریم، یک روز دیگر مصاحبه کردهاند و گفتهاند اگر مهدویکیا بازیکن آزاد بود (سهمیه لیگ برتری حساب نمیشد) او را جذب میکردیم. مگر این مصاحبهها برای شما نبوده آقای استیلی؟ معنی این مصاحبهها جز این بوده که من را نمیخواهید؟ مگر این حرفهای شما نیست؟ مفهوم این حرفها چیست؟ جز این است که شما مهدویکیا را نمیخواهید؟ آقای استیلی مگر من هفته قبل مصاحبه کردم نگفتم تصمیم سرمربی پرسپولیس برای من محترم است؟ چرا الان برمیگردید این حرفها را میزنید؟ شما من را نخواستید و حالا میخواهید من را مقابل مردم قرار بدهید. این را یک بچه هم میفهمد. این کارها را نکنید. خوبیت ندارد. *ولی استیلی گفته بود اگر شرایط مهیا شود با شما قرارداد میبندند؟چه شرایطی؟ با عالم و آدم مذاکره کردهاید. با کسانی صحبت کردهاید که پیشنهاد یک میلیاردی دادهاند. با کسانی مذاکره کردهاید که امروز با پرسپولیس مذاکره میکنند، فردا میروند باشگاه استقلال و دوباره یک روز بعد برمیگردند پرسپولیس. من را نخواستید، اشکال ندارد. فوتبال حرفهای است و شما من را نخواستهاید. تمام شد و رفت. حالا که من با داماش امضا کردهام میآیید این حرفها را میزنید؟ چه هدفی دارید؟ البته من از دست آقای خوردبین ناراحت نمیشوم. ولی به او میگویم حساب خودت را از اینها جدا کن. شما یک مقبولیت و محبوبیتی بین بازیکنان و هواداران پرسپولیس دارید. هر کس دیگری این حرفها را به من میزد من جوابش را میدادم ولی به آقای خوردبین هیچ چیزی نگفتم. فقط گفتم حرف شما ناراحت کننده است و با این وجود تا آخر هفته صبر میکنم. این هم بخشی از صحبتهای مهدویکیا است که شب گذشته مطرح کرد: *من نمیدانم چرا باید قسم بخورم که همین امشب با داماش به توافق رسیدم و با آنها قرارداد بستم. من به عابدینی گفته بودم منتظر پرسپولیس هستم. *وقتی داشتیم قرارداد میبستیم آقای عابدینی به من گفت چقدر پول میخواهی؟ که من گفتم با شما بحث پول نمیکنم. سفید امضا کردم. عابدینی گفت تو حرفهای هستی. چرا سفید امضا میکنی؟ گفتم برای من پول مهم نیست. *من این را تا حالا نگفته بودم ولی اگر پرسپولیس هم میخواست با من قرارداد ببندد، با آنها سفید میبستم. میگذاشتم هرچقدر که خودشان میخواهند پول بدهند. *تصمیم گرفتهام بخش اعظمی از درآمد سالهای آخر فوتبالیام را به کودکانی که بیماری سخت دارند اهدا کنم. یک ماه قبل هم در گفتوگو با یک مجله، گفته بودم که میخواهم یک کار خیریه بزرگ انجام دهم. الان هم داماش هرچقدر پول بدهد آن را خرج امور خیریه میکنم. از دوستانم در داخل و خارج از کشور هم کمک میگیرم. حالا حتما نباید کمک آنها مادی باشد. این حرفهایی هم که میزنم شعار نیست. همه خواهند دید که عملی میشود.